صدای گریـــ ه می آید!..
صــــدای ضجـــ ه ی فرشتگان!
ای
بقیع!
دوباره درخاک توخورشیدی خواهد دمید وستاره ای بـــ ه آسمــــــان خواهــــد شتافت!
شهــــــــادت امامــ صـــــــــــادق(ع) تسلیت...
من در شهری زندگی میکنم که...
مرگ بر آمریکا میگویند ولی آرزویشان این است که آمریکا را حداقل یکبارببینند..!!
شهری که مردم برای بالا رفتن پا بر سر هم میگذارند..!!
شهری که با یک تغییر در وضعیت دلار هیچ کس به دیگری رحم نکرد..!!
...
من در شهری زندگی میکنم که مردمش حرف بی بی سی انگلیس را...
از مراجع تقلید بیشتر قبول دارند...
و من در شهری زندگی میکنم که بد حجابی نشانه روشنفکریست...!!
هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریه های هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم است،
من بمیرم،
سر به زانوی غم است،
شیعیان!
مهدی غریب و بی کس است،
جان مولا معصیت دیگر بس است،
شیعیان!
بس نیست غفلت هایمان؟
غربت وتنهایی مولایمان؟
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم،
غافل از مهدی زهرا گشته ایم،
من که دارم ادعای شیعه گی،
چه بگویم من به جز شرمندگی...؟
(( اللهم عجل لولیک الفرج ))
آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم... آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...
.
|